گوهرسنگ[۱] (انگلیسی: Gemstone) که گوهر، سنگ قیمتی و سنگ نیمه قیمتی نیز نامیده میشود، تکهای بلور معدنی برشخوردهاست که از آن به عنوان جواهر یا زیورآلات استفاده میشود. گوهرسنگها نمایانگر ثروت و تشخص بوده و فرمانروایان گذشته از نگینهایی که از این کانیها جواهر ساخته شده بود استفاده میکردند.
استفاده از زیورهایی چون صدفها و سنگهای زیبا و رنگین از سوی زنان جدای از باور به خواص جادویی و پزشکی که داشتند، سبب برانگیختن حس تحسین و جلب توجه مردان میشد.
گوهرسنگها در گذر تاریخ ( ریسه سنگ )
استفاده از زیورها و سنگهای گرانبها به اندازه تاریخ پیدایش بشر قدمت دارد و دارای پیشینهای هفت هزار ساله میباشد. در زمانهای دیرین و بسیار پیش از آنکه بشر وسائلی آماده کند یا مهارتی به دست آورد که بتواند سنگهای سخت را تراش داده یا بر روی آن چیزی حک کند.
سنگهای رنگین و گرانمایه افزون بر ارزش مادی، بیشتر جنبه سحر و جادو داشتند و به عنوان طلسم برای دارندگانشان استفاده شده و به علت برخی باورها و اندیشههای رازورانه که نسبت به تأثیرات نهفته گوهرسنگها وجود داشت، آنها را ستوده و به کار میبردند.
باور بر این بود که دارندگان طلسم میتوانند شیاطین، بیماریها و دیگر رویدادهای ناخوشایند را از خود دور کرده و فرشتگان آنها را حمایت کرده و از تندرستی و خوشبختی برخوردار خواهند ساخت. از جمله این باورها این بود که عقیق انسان را در برابر گزیدن رتیل و برق زدگی نگه میدارد، یشم سبز میتوانست باران بباراند و هر کس سنگ لاجوردی با خود داشت از حمله و نیش مار و افعی مصون میماند.
تا آغاز قرن نوزدهم همچنان باور بر این بود که سنگهای قیمتی در شفای بیماریها و ناراحتیهای جسمی کارساز هستند. گاهی وجود نگین یا تکهای از سنگ گوهر در اتاق یا نزدیک بیمار برای القا باور شفا به بیمار کافی بود و گاه برای برطرف کردن درد بیمار، آن را بر روی موضع مورد نظر میگذاشتند و برای اطمینان بیشتر، نگین یا تکه سنگ جواهر را پودر کرده و به بیمار میخوراندند.
اطلاعات لازم برای شناسایی اینکه هر جواهر کدام بیماری را معالجه میکند در کتابهای آن زمان وجود دارد. اینگونه به نظر میرسد که بهبود برخی بیماریها نتیجه مستقیم خوراندن پودر گوهرسنگها نبوده و دلیل اصلی آن شاید تأثیر پلاسیبو یا تلقین این باور به شخص بیمار بودهاست.
اغلب در صورتی که بیمار شفا پیدا نمیکرد دلیل آن را ارزش کم یا نامرغوب بودن پودر جواهر به کار برده شده میپنداشتند.[نیازمند منبع] امروزه حتی در کشور پیشرفته ژاپن نوعی از اینگونه درمانهای سنتی وجود دارد که از قرصهای کلسیم متشکل از مروارید پودر شده تحت عنوان داروی پزشکی تجویز و استفاده میگردد.
در نتیجه باور انسانها به رابطه فراطبیعی بین گوهرسنگها و جهان ناشناخته گاه آنها را با برخی اجرام آسمانی و صور فلکی مرتبط دانسته و به عنوان مثال هر گوهرسنگی را به یک ستاره از مجموعه ستارگان زودیاک نسبت میدادند یا متناسب با هر ماه، جواهری بهخصوص را تعیین کرده بودند.
زادروز هر انسان را با جواهر ویژه آن ستاره از مجموعه ستارگان مشخص میکردند و باور بر این بود که شخص متولد شده به وسیلهٔ نگین جواهری ویژه آن ستاره پشتیبانی میشود. انواع نگینهای جواهر حتی برای آفتاب، ماه و دیگر کرات در نظر گرفته شده بود.
به تازگی در برخی از کشورها گونهای از سنگهای گرانبها را که در معادن استخراج میشوند به عنوان نماد کشور خود برگزیدهاند. در این راستا شایان ذکر است که از دیر باز اماکن مقدس، کلیساها و پوشاک ویژه برگزاری آیین مذهبی توسط پاپ و اسقفها نیز با سنگهای گرانبها آذین میشدهاند.
سرانجام تحت تأثیر ساختمان پیچیده اجتماعات بشری و عوامل فردی و روانی و اجتماعی و حس رقابت و باور به جنبههای جادویی و پزشکی زیورها و گوهرها و مهرهها، به کار بردن زیور آلاتی چون گوشوارهها و خلخالها که با نگینها و سنگهای قیمتی گرانبها و نیمه قیمتی آراسته میگردیدند.
شدت و اهمیت فراوانی پیدا نمود و با تبادل کالا و بازرگانی رواج و گسترش جهانی یافت چنانکه رفته رفته بکار گرفتن این دست اشیا تجملی و زینتی جزو عادات و آیین عمومی جوامع بشری شدهاست.
به هرحال امروزه جواهرات بیش از آنکه به عنوان نماد ماهها یا کشورها یا برای آراستهسازی مطرح باشند به عنوان پشتوانه مالی و سرمایهگذاری دراز مدت محسوب میشوند.
جواهرات در حقیقت سرمایههایی هستند که علیرغم اندازه کوچکشان توانستهاند بیش از دیگر گونههای سرمایهگذاری، طی چند دهه اخیر، تورم و کاهش ارزش نقدینگیها را تاب آورند. امروزه بخشهایی از گوهرشناسی جنبه علمی به خود گرفته و گوهر تراشی و ساختن زیورهای گوناگون نیز جزو رشتههای هنری بهشمار میرود.
تاریخچه طلا و جواهر در ایران ( ریسه سنگ ریز تراش در 35 تنوع )
با اندیشه در روند تکاملی تمدنها، در مییابیم که انسانها در دورههای گوناگون، همواره متناسب با سطح فرهنگ خود؛ به دنبال زیبایی و تزیینات بوده و برای ساخت این تزیینات، از طبیعت و محیط پیرامون، بهره گرفتهاند.[نیازمند منبع] در طی سدهها از فرهنگی به فرهنگ دیگر، مواد کمیاب و زیبا
مانند: صدف، استخوان، سنگ ریزه، عاج، پنجهٔ حیوانات، چوب، سنگ، مروارید، مرجان و مینا، مواد گرانبها نامیده میشدند. از این مواد، متناسب با طبیعت جای زندگی و فرهنگ، در تزیینات بهره گرفته میشد.
در این میان، ایران همواره سردمدار فرهنگ و تمدن بوده و در طراحی و بهکارگیری جواهرات، سنتهای ویژه خود را به کار بردهاست.[نیازمند منبع] گوهرسنگها در ایران پیشینهای کهن و پر فراز و نشیبی دارند. در ایران باستان، جواهرات افزون بر زیبایی، برای رفع بلا و طلسم خدایان بد سرشت به کار گرفته میشدند و همچنین جواهرات، نشان دهنده جایگاه اجتماعی شخص و اصالت خانوادگی ایشان نیز بود.
در ایران برای ساخت گوهرها، از زر، نقره، برنز و انواع سنگهای رنگی استفاده میشدهاست و از آن جا که ایرانیان اهمیت فراوانی به تجمل و آراستگی میدادند، جواهرات را برای آراستگی پوشاک، آرایش مو و ساخت ظروف به کار میبرند و از این دید، ایرانیان در هر دوره تاریخی، دارای شیوه و نقش و نگارهای ویژهای شدند
سرانجام از سده نوزدهم، با نفوذ فرهنگ اروپائی، بسیاری از شگردها و سبکهای ایرانی کمرنگ و کمرنگتر شدند، اما ایران، همچنان فرهنگ سرشار خود را در دل اقوام و قبایل خود نگه داشته و بدین گونه برخی الگوهای سنتی در میان قبایل، از جمله اقوام کرد ماندگار شد هرچند که امروزه از طرحهای غربی استقبال بیشتری میشود.
نفوذ فرهنگ غرب دامن گیر صنعت گوهرسازی نیز شده و رو به گسترش است به گونهای که بسیاری از طرحهای ایرانی، در این صنعت رو به فراموشی رفتهاست.[نیازمند منبع] اکنون زمان آن فرا رسیدهاست که با بازنگری در طرحها و فرهنگ سازی، از پیشرفت این روند نزولی جلوگیری شود و آفرینش شیوهای ویژه را جایگزین تقلید از سبکهای غربی نموده، فرهنگ ایرانی را از فراموش شدن بازداریم.
در اینجا برای آشنایی با فرهنگ سنتی، کهن و اصیل ایرانیان در ساخت زر و جواهر و روند تکامل این صنعت در کشورمان از باستان تا کنون، به بررسی کوتاه تاریخچه جواهرات در ایران میپردازیم.